لباده پوشان در غیر از فصل تابستان اغلب از رنگهای تیره استفاده می کنند. این به چند دلیل می تواند باشد: نخست آنکه رنگ تیره، ابهّت و سنگینی و متانت خاصی به همراه می آورد که برای همگان خواستنی است. دوم آنکه رنگ تیره مجلسی تر است؛ سوّم آنکه کثیفی و آلودگی کمتر در آن رخ نشان می دهد؛ چه اینکه یکی از مشکلات لباده پوشان شستن لبّاده است. لباده به دلیل وجود چسب ها و لایی های فراوان در قسمت فوقانی نباید به داخل ماشین لباس شویی خانگی انداخته شود؛ زیرا باعث وارفتن و چروک فراوان در لایه های آن می شود و سرانجام دو طرف لباده را از هم باز می کند؛ لباده باید در مغازه های مخصوص شستن لباس، با ماشینهای بزرگ لباس شویی و با مواد شوینده خاص (غیر از آب) شسته شود تا استیل خود را از دست ندهد.
از این رو لباده پوشها به ویژه در شهرهایی مثل تهران که با آلودگی فراوان هوا همراه است ترجیح می دهند از رنگ های تیره استفاده کنند. نیز لباده پوشها پیش هر خیاطی نمی روند؛ زیرا می دانند دوختن لباده کار هر کسی نیست. بسیاری از خیاطان لباس روحانیت، قبا، عبا، دشداشه و… را به سادگی می دوزند، امّا لباده های آنها تعریفی ندارد و خیلی زود، یقه آن باز می شود. برای بسیاری این سؤال مطرح است که چرا لباده ها جیب بغل ندارند و در این زمینه همانند قبا نیستند.
شاید علت اصلی آن، این باشد که با وجود جیب بغل و گذاشتن اجناس یا پول در آن، یقه لباده از هم باز می شود و مشکل بدی پیدا می کند. از این رو ناگزیریم در زیر لباده، دشداشه یا شلوار کمربند دار بپوشیم و از جیب آن استفاده کنیم. بسیاری از اینکه هنگام بالا بودن دستها، لباده از هم باز می شود ناراحت می شوند از این رو بر قسمت بالای لباده، از زیر چسبی نصب می کنند که دو طرف لباده از هم باز نشود و پیراهن یا دشداشه آنها معلوم نگردد.
تجربه نشان داده که اغلب تازه معمم ها به لباده روی خوش نشان نمی دهند. آنها گمان می کنند که یقه لباده خیلی سفت و آزاردهنده است. و نیز جمع و جور کردن آن در خیابانها دشوار است. نیز تجربه نشان داده که پارچه های طرح دار بویژه آنها که حالت راه راه دارد لباده را زیباتر می کند.
امروزه لباده، نماد افکار روشنفکرانه و اتو کشیده تلقی می شود. اغلب روحانیونی که نام دکتر را یدک می کشند، یا با دانشجوها سر و کار دارند، یا سمت اجرایی یا سیاسی دارند لباده را دوست دارند و از آن استفاده می کنند.
سخن آخر آنکه، شاید در باور برخی لباس ظاهر چندان اهمیت نداشته باشد، امّا در باور من، لباس آدمی در میان اطرافیان و مخاطبان او اهمیت ویژه ای دارد و ناخواسته تأثیر بسیار می نهد. خوش پوشی و سلیقه در انتخاب لباس می تواند جذابیت یک مبلّغ، سخنران، استاد، امام جماعت و… را دو چندان سازد، چنان که شهید بهشتی، امام موسی صدر و بسیاری از عالمان روشنفکر این گونه بوده اند.