سکولاریسم تلاش دارد تا دین را به عنوان بعدی از ابعاد زندگی بشری در چارچوب زمان و مکان محدود سازد، به طوری که در جوامع سکولار روحانی تنها به هنگام نماز و در مکان مسجد لباس روحانیت به تن میکند، همانگونه که یک پزشک یا نجار و یا نظامی تنها در هنگام انجام کار و وظیفه در قالب صنف خود هستند.
در مقابل، دین با ارائه برنامه برای شئون مختلف زندگی سعی دارد قلمرو خود را به تمام عرصههای فردی و اجتماعی توسعه دهد و سبک زندگی دینی را ارائه مینماید.
لذا، یک مومن در همه حالات زندگی یک مومن است، چه در هنگام نماز و عبادت باشد و چه در حال تفریح و مسافرت؛ چرا که در هر وضعیتی الگوی دینی را در نظر دارد و به طور مثال از تفریح نامشروع یا از مسافرت حرام پرهیز میکند.
حال، روحانیت که مجریان و آموزگاران دین در جامعه هستند، همانگونه که دین در همه عرصهها حضور دارد، ایشان نیز ماهیت خود را در تمام عرصهها حفظ میکنند.
بر همین اساس حضور روحانیان در حرکتهای اجتماعی مهر تاییدی بر آن است و استنباط ریاکاری یا تلاش برای ارتقاء جایگاه صنفی یک قیاس باطل و تقلیل حیثیت روحانی بودن در حد اصناف مشاغل است و منادی خطر ریشه دواندن تفکر خزنده سکولار در ذهن برخی روحانیان است.
در دوره جنگ تحمیلی هم روحانیت با همان عمامه در خط مقدم جبههها حضور فعال داشتند و ضمن تایید جهاد با بعثیها، موجب دلگرمی مردم میشدند.
در حرکت اخیر هم که روحانیان غیور با عمامه بر سر و بیل در دست در صف مقدم خدمترسانی به سیلزدهها بودند، خاطرات دلنشین حضور در جبههها را تداعی میکردند که قطعا اینگونه کارها علاوهبر اجر اخروی موجبات تقویت ارتباط روحانیت و مردم را فراهم میکند.