۱-محدودیت های لباس: طلبه ای که ملبس نیست مانند افراد عادی میتواند همراه خانواده خود بازار برود خرید کند یا در یک مغازه بستنی بخورد اما بوشش لباس برای او محدودیت هایی را دارد که این فرد نمیتواند ونباید برخی از کارهایی را که برای دیگران عادی است انجام بدهد زیرا ممکن است در شان لباس نباشد ازاینرو کسانی که ملبس میشوند بخاطر ارزشهای والاتری که معتقد به آن هستند این محدودیت ها را با جان و دل قبول میکنند اما برخی این محدودیت ها را نمیبذیرند.
۲-فشارهای اجتماعی:بعد از تاسیس نظام جمهوری اسلامی جامعه میان روحانیت و نظام سیاسی رابطه این همانی برقرار کرد وازین رو کاستی های نظام سیاسی را به بای روحانیت گذاشت طلبه های که کوچکترین ارتباطی با ارگانهای نظام ندارد باید سرزنش اختلاس را بجان بخرد .در مقابل گران شدن شیر باید باسخگو باشد . دائم باید متلک ها ونگاه های بر کینه برخی ها را بذیرا باشد ازین رو برخی از طلاب برای فرار از چنین مسئله های تمایلی ندارند ملبس شوند البته بسیاری از مردم محبت اساسی به طلاب دارند اما هر دوجهت وجود دارد.
۳-برخی از طلاب مسائل اخلاقی را بمیان میاورند و خود را لایق بوشیدن لباس روحانیت نمیدانند که البته شاید تعداد افرادی که این مساله را مطرح میکنند کم باشد.
۴-تبلیغ بدون لباس موثر است:برخی از طلاب معتقدند جایگاه لباس روحانیت متزلزل شده است و مردم از افراد ملبس حرف شنوی ندارند ازین رو معتقدند فردی گه فاقد لباس روحانیت است تاثیر بیشتری دارد آقای رحیم بور ازغدی و … را بعنوان مثال مطرح میکنند .
۵-برخی از طلاب معتقدند اساسا برای این به حوزه آمده اند تا با اسلام آشنا شوند و غرض آنها تبلیغ تبوده است ازین رو به بوشش لباس ازین منظر مینگرند.