منطق « قانون صحیح فکر کردن است». یعنی قواعد و قوانین منطقی به منزله یک مقیاس و معیار و آلتسنجش است که هرگاه بخواهیم درباره برخی از موضوعات علمی یا فلسفی تفکر و استدلال کنیم باید استدلال خود را با آن مقیاسها و معیارها بسنجیم و ارزیابی کنیم که بطور غلط نتیجهگیری نکنیم، منطق برای یک عالم و فیلسوف که از آن استفاده میکند نظیر شاقول یا طراز است که بنا از وجود آنها برای ساختمان استفاده میکند و میسنجد که آیا دیواری که بالا برده است عمودی استیا نه؟ و یا آیا سطحی که چیده است افقی استیا نه؟
لهذا در تعریف منطق میگویند: آلة قانونیة تعصم مراعاتها الذهن عن الخطا فی الفکر. یعنی منطق ابزاری است از نوع قاعده و قانون که مراعات کردن و بکار بردن آن ذهن را از خطای در تفکر نگه میدارد.
فائده منطق
از تعریفی که برای منطق ذکر کردیم فایده منطق نیز روشن میشود معلوم شد فایده منطق جلوگیری ذهن است از خطای در تفکر; ولی از تعریف نامبرده روشن نشد که منطق چگونه جلوی خطای در تفکر را میگیرد. توضیح کامل این مطلب موقوف به این است که ما قبلا ولو اجمالا با مسائل منطقی آشنا شده باشیم. ولی ما به طور اجمال در اینجا این مطلب را بیان میکنیم.
در اینجا لازم است فکر را تعریف کنیم، زیرا تا تعریف فکر، به مفهومی که منطق در نظر دارد روشن نشود، ابزار بودن منطق برای فکر و بعبارت دیگر « خطا سنج» بودن علم منطق برای فکر، روشن نمیشود.
تفکر عبارت است از مربوط کردن چند معلوم به یکدیگر برای بدست آوردن معلوم جدید و تبدیل کردن یک مجهول به معلوم. در حقیقت تفکر عبارت است از سیر و حرکت ذهن از یک مطلب مجهول به سوی یک سلسله مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوی آن مطلوب برای تبدیل آن به معلوم.
لهذا در تعریف فکر گاهی گفته شده است:
« ترتیب امور معلوم لتحصیل امر مجهول».
گاهی گفته شده است:
« ملاحظة المعقول لتحصیل المجهول».
و گاهی گفته شده است:
من المبادی الی المراد» « الفکر حرکة الی المبادی
ذهن آنگاه که فکر میکند و میخواهد از ترکیب و مزدوج کردن معلومات خویش مجهولی را تبدیل به معلوم کند، باید به آن معلومات شکل و نظم و صورت خاص بدهد.
یعنی معلومات قبلی ذهن تنها در صورتی مولد و منتج میشوند که شکل و صورت خاصی به آنها داده شود منطق قواعد و قوانین این نظم و شکل را بیان میکند.
یعنی منطق به ما توضیح میدهد که معلومات ذهنی قبلی تنها در صورتی زاینده خواهند بود که بر اساس مقررات منطقی شکل و صورت گرفته باشد.
اساسا عمل فکر کردن، چیزی جز نظم دادن به معلومات و پایه قرار دادن آنها برای کشف یک امر جدید نیست، پس وقتی که میگوئیم منطق قانون صحیح فکر کردن است، و از طرف دیگر میگوئیم فکر عبارت است از حرکت و سیر ذهن از مقدمات به نتایج، معنیش این میشود که منطق کارش این است که « قوانین درستحرکت کردن ذهن را نشان میدهد» درستحرکت کردن ذهن چیزی جز درست ترتیب دادن و درستشکل و صورت دادن به معلومات نیست.
پس کار منطق این است که حرکت ذهن را در حین تفکر تحت کنترل خود قرار میدهد.